جدول جو
جدول جو

معنی طرقو زدن - جستجوی لغت در جدول جو

طرقو زدن
در این چامه میرخسرو: چون به پنجم سپهر کرد آرام طرقو زد چو چاوشان بهرام راه دهید گفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردو زدن
تصویر اردو زدن
بونکیدن بر پا کردن اردو بر قرار ساختن لشکر گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرقه زدن
تصویر جرقه زدن
آییژکیدن خرفکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریو زدن
تصویر غریو زدن
بانگ و فریاد بر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
پرسه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
((وَ. زَ دَ))
پرسه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چاقو زدن
تصویر چاقو زدن
با چاقو زخمی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جرقه زدن
تصویر جرقه زدن
Spark
دیکشنری فارسی به انگلیسی
चिंगारी उड़ाना
دیکشنری فارسی به هندی
স্ফুলিঙ্গ ছড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
چنگاری نکالنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برق زدن
تصویر برق زدن
نمودار شدن برق در هوا، جهیدن برق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقم زدن
تصویر رقم زدن
نگاشتن، تحریر کردن، نقش کردن نقاش، نویسنده و محرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقم زدن
تصویر رقم زدن
نوشتن، نقاشی کردن
کنایه از مقدّر کردن
فرهنگ فارسی عمید
پارسی است تبگ زدن هماغوشی زنان و همسایی تبگ های خویش مالیدن دو زن شرم خود را به یکدیگر سحق مساحقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاق زدن
تصویر طاق زدن
تاک زدن آسمانه زدن گنبد زدن طاق ساختن سقف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طپق زدن
تصویر طپق زدن
نادرست نویسی تیغ زدن کند زبانی تپق زدن
فرهنگ لغت هوشیار